محمد حسینمحمد حسین، تا این لحظه: 2 سال و 7 ماه و 21 روز سن داره
مرتضی علیمرتضی علی، تا این لحظه: 7 سال و 8 ماه و 27 روز سن داره
میترا طلامیترا طلا، تا این لحظه: 10 سال و 7 ماه و 13 روز سن داره

میوه های باغ زندگیم

جشن تولدم

شب خیلی خوبی بود اولین باری که نورای عزیزم اومد خونه عمه شب تولد عمش بود قدمش مایه  خیر و برکت خیلی خوش گذشت همگی  باباجون و مامان جون و همسر عزیزم و داداش و ابجی گلم خیلی زحمت کشیده بودن جای داداش امین جان و خانمش خالی بود که خانوادمون تکمیل بشه  😍😍😍دست همگی واسه هدیه های قشنگشون درد نکنه دایی علی جون از المان کلی سوغاتی هم واسمون آورده بودن دستشون درد نکنه 💞💞💞💞💝💝💝💝 ...
21 ارديبهشت 1401

اولین ورود نورای عزیز به جمع نوه های مامان جون و باباجون

بعد سه ماهو نیم که از به دنیا اومدن نورا جون گذشت دایی علی از آلمان اومدن نزدیک یک و نیم سال  میشد که رفته بودن و ایندفعه خیلی دلمون تنگ شد اما با اومدنشون خیلی خوشحال شدیم .💞💞 ...
16 ارديبهشت 1401

مدرسه رفتن سه تایی

باباامروز نبود که شما رو برسونه مهد و مدرسه من و محمد حسین اماده شدیم همگی با هم رفتیم ساعت ۷ ونیم صبح مرتضی میگفت فقط من میخوام کالسکه داداشییم رو بیارم خیلی بهتون خوش گذشت راه مدرسه میترا که خیلی نزدیک هست ولی مهد مرتضی یه کم دورتر بود ولی در کل پیاده روی خوبی بود و خاطره شد  ...
29 فروردين 1401