سفر دو روزه به همراه خانواده
پنجشنبه بعدظهر بابا محسن گفت یه سفر کاری داره توشهرهای استان کارشم زیاد طول نمیکشه واسه همین گفت اگه دوست دارین شما رو هم ببرم ما هم با اینکه یه کم سرما خورده هم بودیم ولی از تو خونه موندن خسته شده بودیم گفتیم میایم اخر شب رسیدیم مهمان سرای فردوس شب رو اونجا خوابیدیم و صبح درساتون رو نوشتین وبابا محسن هم کارش رو انجام دادوباز را افتادیم رفتیم بشرویه اونجا بابا محسن کارش تموم که شد رفتیم رستوران نهار خوردیم و بعدشم رفتیم عشق اباد و طبس تو طبسم رفتیم امامزاده و باغ گلشن بعدشم برگشتیم اخر شب بهتون خوش گذشت تو ماشینم یکسره اهنگای دلخواهتون رو گوش میدادین و کلی هم خوراکیای خوشمزه که دوس دارین بابا محسن واستون خرید میخوردین خلاصه با اینکه قصد سفر نداشتیم ولی یه تنوعی بود براتون گلای قشنگ من 🥰🥰
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی